medical imagener دلم از همه ي دنيا گرفته است... مي خواهم به چشمان تو بنگرم... (بيداد) میپسندم پاییز را که معافم میکند از پنهان کردن دردی که در صدایم میپیچد و اشکی که در نگاهم میچرخد، و به همه میگویم سرما خورده ام...!!!
لنگه های چوبی درب حیاط مان گرچه کهنه اند و جیر،جیر میکنند... ولی خوش بحالشان که لنگه ی همند...!!!
او که میرود نمیفهمد!! اما، او که بدرقه میکند میداند، کاسه ی آب معجزه نمیکند...!!!
یک ساعت که آفتاب بتابد، خاطره ی آن همه شب های بارانی از یاد میرود. این است حکایت آدم ها، (((فراموشی)))...!!!
باغبانی پیرم که به غیر از گل ها از همه دلگیرم!! کوله ام غرق غم است، آدم خوب کم است، عده ای بی خبرند، عده ای کور و کرند و گروهی پکرند. دلم از این همه بد میگیرد و چه خوب، آدمی میمیرد...!!!
SH VAHEDI
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "
چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .
قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام .
یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته، یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟
قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ، آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …
قرآن ! من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ، خواندن تو آز آخر به اول ،یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ، حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو . آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ، گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم.
sh vahedi
یکی از دانشجویان پروفسور حسابی به ایشان گفت : شما سه ترم است که مرا از این درس می اندازید. من که نمی خواهم موشک هوا کنم . می خواهم در روستایمان معلم شوم . پروفسور جواب داد : تو اگر نخواهی موشک هواکنی و فقط بخواهی معلم شوی قبول ، ولی تو نمی توانی به من تضمین بدهی که یکی از شاگردان تو در روستا ، نخواهد موشک هوا کند
sh vahedi فقير آن است كه شانه ي براي غم هايش ندارد نه كاشانه ي براي خوشي هايش..... در دنيا مرد تر از دشمننانت كسي نيست چون ادعاي دوستي ندارند.... همه انسانها دوست دارند به جايي برسند ولي وقتي مي رسند در مي يابند يا راه را اشتباه امده اند و يا جا را اشتباه انتخاب كرده اند... لطف خدا را احساس مي كنم چه ان لحظه كه از درد به او پناه مي برم وچه آن لحظه كه بي درد فراموشش مي كنم..... هميشه سكوت جواب نمي دهد ،با خاموش بودن چيزي روشن نمي شود ،بعضي چيز ها را بايد انقدر بلند داد زد تا ديگران كر شوند... از ترس جان خود سكوت مي كنيم،بي تفاوت از مشكلات عبور مي كنيم ،زماني كه مشكلات به دست ديگران حل شد اين ماييم كه احساس غرور مي كنيم!!!!! مي توان براي هر دردي عشق را بهانه كرد ولي در راه عشق هيچ دردي را نمي توان بهانه كرد....
به قـــولِ بابام
|
|